Und
sie sägten an den Ästen, Bert Brecht |
| u.-bewussts. |
نوشتهء سوزی راینهاردت از مجلهء علمی ”روانكاوي امروز“ مترجم
مهندس جواد ولدان
(صابر)
-
تاکید بر آنکه
دیگر اعمال شایسته
اعمال منفی آنها
را جبران می نمایند:
«بجز این، همواره
رفتارهای من در
تطابق و سلامت
محیط زیست می باشد!»
متخصصین امر این استراتژی ها را نیز «تکنیک های خنثی کننده» می نامند.
آشکارا این تکنیک ها به ما یاری می دهند، که تضاد و شکاف محسوس درونی موجود را میان انتظارات و ادعاهای ایده آل (مبتنی بر داشتن رفتاری در تطابق و سلامت محیط زیست) و اعمال و رفتار واقعی خود کاهش دهیم. این توجیهات هر کدام بمراتب گوناگون مورد توجه و علاقه می باشند. در پژوهشات «فریتشه» میهمانان مسافتهای کوتاه غالبا با استدلال راحتی و آسایش و با دفاع از ضروریات پرواز به بهانه پردازی روی می آورند. کمترین استراتژی ها که در این ارتباط بکار می آمد، «رد مسئولیت آتیه» بود. مسلما این تصادفی نیست- زیرا که این نوع عذرموجه و بهانه جوئی در نزد دیگر مردم بسیار ناپسند جلوه می کند. این نکته را آقای «فریتشه» کشف نمود. این روانکاو در یک مطالعهء دیگر انواع این استراتژی ها، استدلالات و بهانه جوئی ها را به معرض قضاوت افرادی قرار داد، که تا کنون در این پژوهشات شرکت نداشته بودند: در حالیکه «اقرار به گناه» و «دفاع از ضروریات» بیشتر از همه مورد قبول این گروه واقع گردید، دیگر استدلالات کم و بیش بعنوان بهانه های پوچ تلقی شدند. بخصوص «محکومیت منتقدین» و «رد مسئولیت آینده» تاثیرات بسیار ناپسندانه ای در نزد این افراد داشتند. اما
چرا ابدا ما دچار
این مخمصه می گردیم؟
چطور است، که ما
با وجود اراده
و نیت خوب خود،
گناههای کوچک
و بزرگی را در ارتباط
با محیط زیست مرتکب
می شویم؟ «گرهارد
شرهورن» می گوید:
«فردی که دلنگران
تغییرات آب و هوای
زمین و خواهان
اعمال دوستانه
و مطابق سلامت
محیط زیست باشد،
به یک کشمکش و معذور
اخلاقی دچار می
گردد». علت را این
پروفسور بازنشسته
که متخصص در تئوری
مصرف و سیاستهای
مصرف کنندگان
است چنین می بیند
: «دلواپسی ما می
بایست در تقابل
با یک جریان بسیار
نیرومندی از اظهارات
و پیامهای مخالفین
در یک جامعهء صنعتی
بایستد. رفتارهای
خسران آور زیست
محیطی جریان اصلی
این جوامع است.
این رفتار و اعمال
از طرف الگوهای
کلاسیک جامعه،
از سوی سیاستمداران،
از طرف تاجرین
موفق و اشخاص سرشناس
سر می زند و نمونه
و سرمشقی برای
دیگران واقع می
گردد: استفاد از
اتومبیل های سنگین
و سریع، خوردن
توت فرنگی در زمستان،
همواره موبیل
بودن و استفاده
از هواپیما بعنوان
وسیلهء نقلیه
روزمره. تعجبی
ندارد، که ما به
شک و شبهه افتاده
باشیم. گرهارد
شرهورن می گوید:
«ما به یک تناقض
واقعی، به یک دوگانگی
در پیامها و علائم
در افتاده ایم-
اخلاق شخصی ما،
حفاظت از محیط
زیست، می بایست
در مقابل اخلاق
جمعی، در تخالف
تمامی اظهارات،
پیامها و طرز تفکر
جامعه صنعتی قد
علم نماید.» ادامه دارد...
UKW3 ©
2006-2007 |